مدح و مرثیۀ حضرت ام البنین سلاماللهعلیها
شاعر : حسین واعظی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل
موجی ز خون نگاه ترش را گرفته است هنگام گریه باز سـرش را گرفـته است
خورشید در مجـاورت ماه خـفـتـه است شبهای غم زده سحرش را گرفته است
امــروز هـــم بـــرای حــلالــیـت آمــده این چند روزه، بیشترش را گرفته است
مردم عصای پیری این زن شکسته است دستش مدام اگر کـمرش را گرفته است
یــاد عــطـش امـان دلـش را بــریــده و یک مشک آب از او پسرش را گرفته است
هر جا رباب آمده از هـوش رفـته است گهواره دیـده و جگـرش را گرفته است
دشمن خودش ز گریه کنان بساط اوست وقتی نـیـامـده خـبـرش را گـرفـته است
هــر ســائـلـی بـه نـیـت عــبــاس آمــده دیدند زیر بـال و پـرش را گرفـته است
هـاجر کـنــیـز دائـمـی ایـن حـریـم بـود این زن به قـدر کل کـریـمان کـریم بود
|